Page 6 farsi18082018

P. 6

6

شنبه)7( ذيحجه سال1439 هـ برابر)27( مرداد1397 هـ ش مطابق)18( اگست2018 م اسالمیات

از خطبه هاى مسجد الحرام
عنوان خطبه: فاطمه زهراء پيشوای زنان) 2 (

فضيلتمآب ش��يخ دكتر/ خال��د بن على
الغامدی خطيب مس��جد الح��رام از منبر
مسجدالحرام خطاب به مسلمانان ايراد كرد
وبار ديگر مش��رکين بر سر رسول هللا
خاک پاش��يدند که در آن ح��ال فاطمه آن
جا حاضر بود س��ر پيامبر را پاک نموده
گريه می ک��رد، وپيامبر اورا آرامش داده
می گفتن��د«:ال تبكِي يا بُنَيَّة؛ فإنَّ هللا ناص ِ رٌ
أباكِ(-»ای دخترکم گريه نکن پس هرآينه
هللا پ��درت را نصرت خواه��د داد.) او از
زب��ان پيامب��ر هللا- علم ش��رعی آموخت
، ت��ا جائيک��ه از راويان حديث گش��ت،
ورواي��ات او در کتابهای س��نت موجود
اس��ت، با اخالق نبوت خ��وی گرفت واز
آداب پ��درش- صلىاللهعليهوآل��ه وس��لم-
ادب آموخت،م��ردم هر گاه اورا می ديدند
پيامبر علي��ه الصالة والس��الم را به ياد
م��ی آوردند، حتی در ش��يوه راه رفتن از
راه رفتن پدرش- صلىاللهعليهوآله وس��لم
-تفاوت نداشت، عائشه رضي هللا عنها می
گويد( :کس��ی را در هيئت وروش وشيوه
نشست وبرخاس��ت از فاطمه دختر پيامبر ودر روايت ديگر«:يبسُطني ما يبسُطها، دخت��ر خويلد وفاطمه دختر محمد وآس��يه و س��لم برای بعضی امورى که برايش��ان
شبيه تر به رسول هللا نديدم.) فاطمه رضي ويقبضُن��ي م��ا يقبضُها(-»آنچ��ه اورا همسر فرعون می باشند.» عفو خواهی وش��فاعت گری نمايد ارسال
ِ
ِ
هللا عنها نزد پدرش- صلىاللهعليهوآله وسلم خوش س��ازد مرا خوش ميس��ازد وآنچه ای مسلمانان: می کردند. ای بندگان هللا: واز جنبه های
-گرامی بود ، هرگاه که اورا می ديد که به اورااندوهگينكند م��را اندوهگينميكند) به همانا هللا در شخصيت فاطمه رضي هللا بزرگواری او رضي هللا عنها آنچيزی که
س��ويش می آيد به سوی او بر می خاست روايت امام احمد وحاكم. وهللا متعال سبب عنها اس��باب وعواملي را گذاشته است كه تأري��خ آن را با جوهري از نور مس��طر
وپذيراي��ش می کرد واورا در پهلويش می ونس��ب پيامبر صلی هللا عليه وسلم را در به آن شأن اورا بر زنهاي جهان بلند نموده كرده است قصه ازدواج او با علي رضی
نشاند ومی گفت«:مرحَبًا بابنَتِي«-»خوش فاطمه و دو فرزندش حسن وحسين رضی كه در هر زمان ومکان برای زنان الگوی هللا عنه می باشد، پس آيا خبر آن را شنيده
آمدی دخترم» وهرگاه که از س��فر برمی هللا عنهما باقی گذاشته است، چناني كه در بزرگ قرارش داده است. عالوه بر آنچه اي��د که چگونه ب��ود، مهر او چ��ه مقدار
گش��ت اول به مسجد وارد شده در آن نماز رواي��ت نزد امام حاکم وام��ام بيهقی ثابت گذشت از جوانب عظمت او، که در حقيقت واساس خانه اش عبارت از چه بود!؟
می خواند س��پس به خانه دخترش رفته بر اس��ت که«: كلُّ سبَبٍ ونسَ��بٍ مُنقطِعٌ يوم او– رضي هللا عنها- زنی عابده فرمانبردار بدون ش��ک آن حادثه ای اس��ت تأريخ
وی سالم داده برايش دعا می کرد، بعدا به القِيامة إال سبَبي ونسَبي«-»هر سبب( نسل روزه دار ش��بزنده دار، قانع به چيز اندک مثلش را نديده اس��ت، ازدواج بانوى زنان
ِ
ِ
نزد همسرانش می رفت. واز مقام ومنزلت از جهت ازدواج) ونس��ب( نسل از طريق بوده بر زندگی وتنگنا وس��ختی آن شکيبا بهش��ت دختر پيش��وای پيامبران، وهمسر
او نزد پدرش اين بود که او وعلي وحس��ن والدت) در روز رس��تاخيز گسسته است ب��وده، بر طاعت پدرش- صلىاللهعليهوآله او علي رضي هللا عن��ه، چهارمين خلفای
وحس��ين را زير چادری جمع نموده سپس جز سبب ونس��ب من.» واز جمله کرامت وسلم- وپيروی سنتش تالش می نمود، نيز راش��دين واز زم��ره ب��زرگان صحابه-
فرمود«:الله��م هؤالء أه��لُ بَيتِي، فأذهِب ومکانت وی آن اس��ت که فرش��ته اى از به ادای حق ش��وهرش واطاعت او پايدار رض��ي هللا عنهم- ، با وجود اين همه مجد
عنهم الرِّج��س َ وطهِّره��م تطهيرًا(-»بار آسمان نازل ش��ده که هرگز( قبل از اين) بوده از او اشتباه ويا لغزشی ذکر نگرديده وشرف محفل عروس��ی بي تكلف، ساده،
ِ
اله��ی اينان خاندان منند پ��س پليدی را از نازل نشده بود تا پيامبر- صلىاللهعليهوآله است. او تقوا ومراقبت هللا پيشه كرده بود، آسان وكم مصرف بود. پس از جنگ بدر
ايش��ان دور ساخته چنانکه بايد آنهارا پاک وسلم- را مژده دهد که فاطمه بانوی زنهای جامه حي��ا وپاکدامنی وعف��ت را به خود علی رضی هللا عن��ه اورا به ازدواج خود
بساز) به روايت امام ترمذی واحمد روايت بهشت واينكه حسن وحسين سرور جوانان پيچي��ده بود، از او دروغگويی در س��خن درآورد،( در آن ح��ال) مهر نزد او نبود،
كرندند. بهشت مي باش��ند، بنابر اين پدرش پيامبر وخالف وعده يا س��لوك بد مالحظه نشده آنگاه پيامبر صلی هللا عليه وس��لم برايش
ونيز منزلت ومکانت آن به حدی رسيده- صلىاللهعليهوآل��ه وس��لم- گواهی به آن است، عائش��ه مي گويد« :از فاطمه جز نظر دادند ک��ه زره حُطمی خودرا که در
ُ
بود که در ش��أنش می گفت« :إنَّما فاطمة دادند که در حقيق��ت وی از بهترين زنان پدرشکسی را راست گو تر نديدم.» غ��زوه بدر غنيمت گرفته بود وارزش��ش
ٌ
بَضعة مِن ِّ�� ي- يعني: قِطعة مِن ِّ ي- ، يَريبُني می باش��د، چنانچه در مسند امام احمد آمده فاطم��ه- رض��ي هللا تعالى عنه��ا- با تقريبا چهار صد وهشتاد درهم بود مهريه
ِ
ما أرابَها، ويُؤذِيني ما آذاها(-»فاطمه پاره اس��ت« :خَيرُ نس��اءِ العالَمين: مريمُ بنتُ خويش��اوندان خوش رفتار ونيكو سرشت بدهد. س��پس با يک گوسفند وليمه مبارکی
ُ
ُ
تن من است هر آنچه اورا برنجاند مرا نيز عِمران، وخديجة بنتُ خ ُ و َ يلِد، وفاطِمة بنتُ بوده و با تمام م��ردم اظهار محبت نموده آراس��ت، واما اساس خانه اش را ؛ اسماء
ُ
مي رنجان��د وآزار می دهد مرا آنچه اورا مُحمد، وآسِ��ية ام��رأةُ فِرعون«-»بهترين حتی با همسران پدرش روابط نيك داشت. بن��ت عميس م��ی گويد»:فاطمه را برای
آزار داده است) به روايت شيخين. زنهای جه��ان مريم دختر عمران وخديجه وگاهی اورا به سوی پدرش صلی هللا عليه علی آماده س��اختم پس بستر وبالش او از

1 2 3 4 5 6 7 8